-
مرا ببوس
1400/11/19 21:50
در میان طوفان هم پیمان با قایقرانها گذشته از جان ، باید بگذشت از طوفانها که نیمه شبها دارم بایاران پیمانها که بر فروزم آ تشها در کوهستانها هوس یک کافه با صدای گلنراقی کردم که میروم به سوی سرنوشت ، بهار ما گذشته گذشته ها گذشته
-
خانم بزرگ حالا تو کجایی
1400/08/18 02:35
میگن هر قطره ای که از چشم روگونه ها جاری میشه ، چشم هارو میشوره و جلا میده بعد دید ادم باز میشه به همه اون چیزی که نمیدیده و حالا میبینه اینهم خودش حکایتیه ، خدا بیامورز خانم بزرگ مادر نبود که مادری کنه اما کم نگذاشت تا بود از برکت نماز و الله و اکبرش دل منم شاد بود مینشست همونطور نشسته نماز میخوند و صلوات اخر نماز رو...
-
تصورات
1400/08/17 02:44
قشنگترین خاطرات من زشت ترین تصورات شما بودن وقتی من فکر میکردم تصورات شما مثل تصورات من است و چه بد اگر نه شما لذت بردین و نه من با تصوراتم خوش زیستم
-
خوشبختی چیست
1400/08/17 02:34
برای مایی که زندگی نکردیم خوشبختی چه معنا دارد گاهی قاصدکهای ازاد و سرخوش اسیر قطره اب میشوند سنگین جان میسپارند
-
کنار پنجره
1398/09/06 21:46
میشینم کنار پنجره ای سرد ، یک چایی دارم و یک سیگار روشن میکنم ، از کوچه صدای بیشرمی قدمهای ادمها میاد و تو اتاق گوگوش زمان زیباییش شعر قنبری رو روان و ارام میخونه و من با اون همراه میشم دست سردت میگه اون روزا گذشته ... ... .. صدای گرفته ته چاهی از هنجره ام میریزه بیرون .. دلم اندازه این روزا گرفته عشق تو خنده از این...
-
مثل دَم کتری
1398/05/31 00:29
میجوشی ، قل میخوری بخار که شدی از کنج رخوتت میفتی بیرون تازه اون موقعست که میفهمی دنیا چقدر بزرگه ، خوش به حال ته جوشهای اهک گرفته کتری حتما احساس امنیت بیشتری میکنن لابد
-
[ بدون عنوان ]
1395/09/16 04:14
روزهای طلایی ، سرمای اذر ، صورتهای اصلاح نکرده ، سیگار نیمه سوخته و چای جوشیده ،دلی سر رفته چشمی به راه دوخته ، پاره ای وصله نکرده کیک تولدی فوت نکرده . از همه اینها داستانی تمام نشده ، زندگی ای نکرده رویایی نبافته میسازم یک جرعه پاییز مینوشم سرما دستانم را کند میکند هنوز دستکش های قدیمی بافتنی ام را دارم دستم میکنم...
-
سمفونی تکرار
1395/06/26 00:15
دلم یک ساز میخواد بیام بالای پلکهای تنهایی های دلت رخوت خواب رو از تو چشمات بیدار کنم بگم دنیا قشنگه ، حیف که نفس دمیدن تو همچین سازی رو ندارم یا شایدم حس بی اعتباری نگاهت ارزش سمفونی تکرار یک نوت رو از کل کم میکنه
-
[ بدون عنوان ]
1394/07/11 20:59
دیدی وقتی مسافری راه خستت میکنه هر ثانیه برات عذاب داره دوست داری زود تموم بشه دیروز این جور بود اما امروز هر ثانیه اش را فروختم به خواب ، بدبختی این شعر ساده بگم ساده بگم ساده بگم دهاتیم شده بود ملکه ذهنم تو خواب همش تکرار میشد
-
باور
1394/06/09 00:37
سخت است باور کرمی که پروانه شد برای سنجاقکی که تنها یک روز عمر میکند !؟!